تهران طلاق

حضانت فرزند حاصل از ازدواج زوجه و زوج ، یکی از مهم ترین مسائل و دغدغه های زوجینی می باشد که ، قصد طلاق و جدایی از یک دیگر‌ را دارند . به طوری که قانون گذار نیز ، در برخی مواد قانونی به مسئله حضانت فرزند ، پرداخته است تا کودکان در این بین ، کم ترین آسیب روحی را ببینند . هنگامی که زوجه و زوج به هر دلیلی از یک دیگر طلاق می گیرند و جدا می شوند ، و حضانت فرزند بر طبق قانون و یا حتی بر‌ طبق توافقشان ، به یکی از والدین می رسد ، در شرایطی می‌ توان حضانت را از والدی که عهده دار حضانت فرزند است ، سلب کرد .

وکیل متخصص سلب حضانت ، می تواند در این خصوص به زوجین نکاتی مفید و مهم را متذکر شود . بر طبق نص صریح قانون اگر زوجین داری فرزندی زیر هفت سال باشند ، ( از بدو تولد تا هفت سالگی ) در این صورت چه فرزند حاصل از ازدواج زوجه و زوج پسر باشد و چه دختر ، حضانت او با مادر خواهد بود ، چرا که کودک در این بازه زمانی بیش از هر زمان دیگری به حمایت های جسمی و عاطفی مادر نیاز دارد ، بر همین اساس قانون گذار حضانت فرزند را در این مدت به مادر سپرده است . حال اگر مادر در مدت زمانی که حضانت فرزند با اوست ، با فرد دیگری مجدداً ازدواج کند ، در چنین صورتی حضانت از مادر سلب خواهد شد . ( مگر آن که زوج و زوجه در این خصوص ، با یک دیگر توافق  کرده باشند ) .

نکته دیگری که وکیل متخصص سلب حضانت ، می تواند ذکر کند این امر است که : پس از آن که فرزند به سن هفت سالگی‌ رسید ، از این پس حضانت او با پدر خواهد بود . با این تفاوت که اگر‌ فرزند زوجین پسر باشد ، از ۷ تا ۱۵ سالگی و اگر‌ دختر باشد  از ۷ تا ۹ سالگی ، حضانت با پدر خواهد بود .

حال پس از آن که فرزند به سن بلوغ شرعی رسید ، از این به بعد خود فرزند باید مشخص کند که می خواهد با پدر یا مادرش زندگی کند . بر طبق نص صریح  قانون ، این پدر فرزند است که در وهله اول باید نفقه فرزندش را پرداخت کند ، و اگر با وجود تمکن مالی نفقه فرزند را پرداخت نکرد ، در چنین صورتی عمل او بر طبق قانون مجازات اسلامی جرم خواهد بود . ولی اگر پدر تمکن مالی برای پرداخت کردن نفقه فرزندش را نداشته باشد و یا حتی در قید حیات نباشد ، در چنین وضعیتی ،‌ جد پدری موظف خواهد بود که نفقه فرزند را پرداخت کند . و اگر جد پدر در قید حیات نبود و یا تمکن مالی برای پرداخت کردن نفقه فرزند نداشت ، در این صورت مادر باید نفقه فرزند را بپردازد . و اگر مادر نیز در قید حیات نبود و یا تمکن مالی نداشت ، اجداد مادری نفقه فرزند را باید پرداخت کنند .

از دیگر نکاتی که وکیل متخصص سلب حضانت ، می تواند متذکر شود ، حالتی است که حضانت فرزند با یکی از والدین است و آن والد ، بنا به دلایلی دیگر صلاحیت نگه داری و حضانت از فرزند را ، ندارد .‌از جمله این موارد می توان به حالتی اشاره کرد که : مادر یا پدر فرزند که عهده دار حضانت فرزند هستند ، کودک خود را خارج از حد متعارف مورد ضرب و جرح قرار دهد و عمل خود تکرار کند ، در این صورت حضانت از آن والد سلب خواهد شد . حالت دیگر زمانی است که مادر یا پدر که عهده دار حضانت کودک می باشد ، به جنون و بیماری های روانی مبتلا شده باشد ، به تبع در چنین صورتی نیز حضانت از آن والد سلب خواهد شد . یا حتی حالتی که پدر یا مادر کودک ، به فساد اخلاقی و فحشا شهرت داشته باشند و یا فرزند خود را مجبور کنند که اعمالی ضد اخلاقی را انجام دهد ، اعمالی همچون : تکدی گری ، قاچاق ، فساد و فحشا ، و .. ، که باعث سلب حضانت از عهده دار حضانت خواهد بود .

بر طبق نص صریح قانون مدنی ، نفقه زوجه در عقد نکاح دائم بر عهده زوج می باشد ( در عقد نکاح موقت ، به زن نفقه ای تعلق نمی گیرد مگر آن که زوجه و زوج ، در این خصوص با یک دیگر‌ توافق کرده باشند ) . حال نکته مهمی که در خصوص ، نفقه زن در سال ۱۴۰۱ می توان افزود ، این امر است که : بر‌ طبق مضمون ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی : نفقه در واقع شامل : اثاثیه منزل ، خوراک ، مسکن ، پوشاک ، و دیگر هزینه های متناسب و متعارف با وضعیت زن ، می باشد .

هنگامی که عقد نکاح میان زن و مرد ، واقع می شود . هر یک از زوج و زوجه در قبال یک دیگر‌ ملزم هستند که وظایفی را ، انجام دهند . نفقه ، از جمله این امور می باشد که بر طبق قانون مرد باید به نفقه همسرش را ، پرداخت کند و در مقابل زن نیز باید از همسر خود ، تمکین نماید . حال تمکین ، به این معنا می باشد که زوجه باید در منزلی که زوج اختیار کرده است ، سکونت کند ؛ و همچنین از شوهر خود در انجام دادن وظایف زناشویی اطاعت نماید و ریاست مرد بر خانواده را بپذیرد ، و ... . بنابراین به زوجه ای که عمداً و بدون هیچ گونه عذر شرعی و قانونی از همسر خود تمکین نکند ( نشوز ) هیچ نفقه ای تعلق نمی گیرد ، چرا که بر طبق قانون به زن ناشزه نفقه تعلق نمی گیرد و مرد دیگر ملزم به پرداخت کردن نفقه او ، نیست ‌. در  این خصوص باید افزود که : اگر زوجه بتواند این امر‌ را ثابت کند که ، زندگی مشترک او با زوج برایش ضرر جسمی ، شرافتی ، و یا حتی مالی ، به همراه دارد ؛ در این صورت دیگر دادگاه زوجه را محکوم به تمکین کردن از زوج ، نخواهد کرد . و به تبع در اثر این تمکین نکردن یا نشوز زن ، دیگر حقوق زوجه از بین نمی رود .

در خصوص میزان ، نفقه زن در سال ۱۴۰۱ باید افزود که : در قانون هیچ گونه میزان دقیق و مشخصی برای نفقه زوجه تعیین نشده است ، و در واقع می توان این طور گفت که ملاک تعیین کردن نفقه زوجه ، شان زن و نیاز های او می باشد که در شرایط مکانی و زمانی مختلف ، این میزان متغیر خواهد بود . به عنوان مثال : در صورتی که زوجه برای مطالبه کردن نفقه او اقدام نماید ( زن می تواند به دو صورت حقوقی و کیفری ، نفقه خود را از زوج دریافت کند . در صورتی که از طریق حقوقی طرح دعوا نماید ، می تواند نفقه گذشته خود را نیز از زوج ، مطالبه کند . ) در چنین وضعیتی برای آن که میزان نفقه زن مشخص شود ، از کارشناس رسمی دادگستری خواسته می شود که میزان نفقه زوجه را تعیین کند . پس از آن که کارشناس مربوطه با در نظر گرفتن عواملی ، میزان نفقه زن‌ را تعیین کرد ؛ زوج ملزم است که نفقه تعیین شده را به زوجه بپردازد .

حال سوال دیگری ‌که در خصوص نفقه زن در سال ۱۴۰۱ ، مطرح می شود این امر است که : آیا به زوجه در دوران عقد نفقه تعلق می گیرد ؟ بر طبق قانون اگر زن از مرد تمکین نماید ، به او نفقه تعلق می گیرد . حال در دوران عقد که زوجین هنوز با یک دیگر رابطه زناشویی برقرار نکردند ، و در واقع زوجه هنوز باکره است . در چنین صورتی اگر زن از حق حبس خود استفاده کند ( به این معنا که : تا هنگامی که مرد مهریه او را تمام و کمال پرداخت نکرده است ، از انجام دادن وظایف زناشویی خودداری نماید ) در چنین صورتی باید مرد به زن نفقه نیز پرداخت کند . و یا حتی اگر زن اعلام آمادگی برای شروع زندگی مشترک با زوج را کرده باشد ، ولی زوج به علل مختلفی از این کار امتناع کند ، در چنین وضعیتی هم به زوجه نفقه تعلق می گیرد و مرد موظف است که ، نفقه زن را پرداخت کند ، و ... .

حضانت در لغت و عرف ، به معنای : محافظت ، مراقبت ، و نگه داری کردن از فرزند می باشد . بر طبق مضمون ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی : در صورتی که مادر یا پدر کودک ، فوت کند ؛ حضانت با والدی خواهد بود که در قید حیات است . ( بر طبق مضمون ماده چهل و سه قانون حمایت خانواده : حضانت فرزندی که پدر او فوت کرده و در قید حیات نیست ، با مادر می باشد مگر این که دادگاه مربوطه بنا بر تقاضای ولی قهری و یا حتی بنا بر تقاضای دادستان ، اعطای حضانت فرزند به مادر را ، بر‌خلاف مصلحت کودک بداند ) .

حضانت فرزند ، تا زمانی که مادر و پدر با یک دیگر زندگی می کنند با هر دو آنان خواهد بود . حال اگر مادر یا پدر کودک ، تصمیم به جدایی و طلاق داشتند . در چنین وضعیتی حضانت فرزند اگر‌ زیر هفت سال باشد ، با مادر می باشد چرا که فرزند در این مدت ( یعنی از نوزادی تا هفت سالگی ) به حمایت های جسمی و عاطفی مادر نیاز دارد ( چه پسر و چه دختر ) . و اگر فرزند زوجین بالای هفت سال باشد در این صورت بر طبق نص صریح قانون ، حضانت دختر از ۷ تا ۹ سالگی که به سن بلوغ شرعی می‌ رسد و پسر از ۷ تا ۱۵ سالگی ، با پدر خواهد بود .

حال در خصوص سلب حضانت و شرایط آن ، باید افزود که : در برخی موارد می توان حضانت را از عهده دار حضانت فرزند ، سلب کرد . برای مثال : حالتی را در نظر بگیرید که حضانت فرزند حاصل از ازدواج زوجه و زوج ، با مادر باشد و در این مدت مادر با فرد دیگری ، ازدواج نماید . در این صورت حضانت فرزند از مادر سلب خواهد شد . مگر این که زوجین در این خصوص با یک دیگر توافق کرده باشند ، که حتی در صورت ازدواج مادر ، باز هم حضانت فرزند با او باشد .

البته بحث نفقه فرق می کند . بر طبق نص صریح قانون ، نفقه فرزند بر عهده پدر است ‌و اگر پدر با وجود تمکن مالی ، نفقه فرزندش را نپردازد ، این عمل او جرم بوده و مجازات خواهد داشت ‌.

از دیگر مواردی که در خصوص سلب حضانت و شرایط آن ، می توان افزود زمانی است که : بنا به تشخیص پزشکی قانونی پدر یا مادر که عهده دار حضانت فرزند هستند به بیماری روانی و جنون ، مبتلا شوند . به تبع در چنین صورتی حضانت از مادر یا پدر که عهده دار حضانت فرزند است ، سلب خواهد شد و به والد دیگر داده می شود .

همچنین می توان افزود که : اگر مادر یا پدر کودک ، که عهده دار حضانت کودک می باشند ، فرزند خود را مجبور کنند که وارد کار های ضد اخلاقی شود و آن کار ها را انجام دهد ، کار هایی مثل : تکدی گری ، قاچاق ، فساد و فحشا ، و .... ، در چنین صورتی نیز حضانت از والدی که عهده دار حضانت می‌ باشد ، سلب خواهد شد ‌.

از دیگر موارد سلب حضانت و شرایط آن ، هنگامی است که مادر یا پدر که حضانت فرزند بر عهده اوست . کودک خود را مورد ضرب و جرح قرار دهد و این عمل خود را ، بار ها مرتکب شود و تکرار کند . در این صورت هم حضانت از آن والد سلب می شود .

گاهی مواقع ممکن است مادر یا پدر کودک ، به مواد مخدر ، قمار ، و یا حتی به الکل ، اعتیاد زیان آور داشته باشند . به تبع در چنین وضعیتی نیز حضانت از پدر یا مادر که عهده دار حضانت طفل است ، سلب خواهد شد .

مورد دیگر که می توان در خصوص سلب حضانت و شرایط آن ، اشاره کرد زمانی است که خود مادر یا پدر ، که عهده دار حضانت کودک هستند ؛ به فحشا و همچنین فساد اخلاقی شهرت داشته باشند . در این صورت نیز حضانت از آن والد سلب خواهد شد .

و مواردی از این قبیل ، که باعث سلب حضانت از مادر یا پدر کودک می شود .

نفقه از جمله اصلی ترین و مهم ترین حقوق مالی زن ، در عقد نکاح دائم می باشد . در عقد نکاح موقت بر طبق قانون مدنی ، به زن نفقه تعلق نمی گیرد مگر این که زن و مرد با هم در این مورد ، توافق کنند . قانون گذار در ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی ، مصادیق نفقه را برشمرده است . که عبارت است از : تامین کردن مسکن ، البسه ، اثاث منزل ، خوراک ، هزینه های بهداشتی و درمانی ، و دیگر هزینه هایی که متناسب و همچنین متعارف با وضعیت زوجه می باشد .

بر طبق نص صریح قانون ، پرداختن کردن نفقه زن بر عهده زوج می باشد . و نکته حائز اهمیت دیگر که باید در این خصوص به آن اشاره کرد ، این امر است که : ملاک تعیین مقدار و میزان نفقه زن ، استطاعت و توان مالی مرد نیست .

حال هر‌ یک از زوجین می توانند در خصوص نفقه ، با وکیلی با تجربه و زبده مشورت کنند . افراد می توانند با تماس با شماره وکیل نفقه ، مشکلات خود را در این مورد مطرح و حل کنند . از جمله این مشکلات که افراد می توانند با تماس با شماره وکیل نفقه ، حل کنند . ارتباط نفقه با تمکین کردن زوجه است . هنگامی که عقد نکاح دائم میان زن و مرد جاری می شود ، به تبع هر یک از آنان در مقابل دیگری باید وظایف و تکالیفی را انجام دهد . همان طور که ذکر شد مرد باید نفقه زن را بپردازد حال برای آن که به زن نفقه تعلق بگیرد ، باید از مرد تمکین نماید . تمکین به دو معنا تمکین خاص و تمکین عام مطرح می شود . تمکین عام یعنی این که زن ریاست مرد بر خانواده را بپذیرد و در امور کلی خانه از او اطاعت کند . در مقابل تمکین خاص به این معنا می باشد که ، زن با همسر خود رابطه زناشویی برقرار نماید . حال در صورتی که زن منزل خود را از منزل زوج جدا کند و یا به عبارت دیگر ، در صورتی که زوجه از همسرش تمکین نکند ( نشوز ) به تبع دیگر‌ در چنین شرایطی به زن نفقه تعلق نمی گیرد . چرا که بر طبق قانون به زن اصطلاحاً ناشزه می گویند ، و دیگر مرد موظف نخواهد بود که نفقه ای بپردازد .

همچنین افراد می توانند با تماس با شماره وکیل نفقه ، مطلع شوند که در برخی موارد زن از طرف قانون این مجوز را دارد که از مرد تمکین نکند . برای مثال : زمانی که زندگی کردن با مرد برای زن ، خطر جسمی ، شرافتی ، و یا حتی مالی داشته باشد ، در چنین وضعیتی‌ ، زن با اثبات این امر‌ می تواند در منزلی دیگر زندگی کند و با این حال ، مرد باید به او نفقه پرداخت کند . یا زمانی که مرد به بیماری های مقاربتی و همچنین جنسی ، مبتلا شده باشد نیز زن می تواند از او تمکین نکند و این عدم تمکین زوجه ، مانع دریافت کردن نفقه نخواهد بود .

از دیگر مواردی که افراد می توانند با تماس با شماره وکیل نفقه ، از آن آگاه شوند این امر است که : زوجه می تواند نفقه خود را هم به صورت کیفری و هم به صورت حقوقی مطالبه کند ( طرح دعوا کند ) با این تفاوت که ، اگر زوجه طرح دعوای حقوقی کند در چنین وضعیتی می تواند نسبت به نفقه گذشته خود نیز ، طرح دعوا نماید .

مسئله ای که بسیار‌ برای زوجین پیش می آید ، نفقه در دوران عقد است . در واقع نفقه زمانی به زن تعلق می گیرد که از همسرش تمکین کرده باشد . به تبع اگر‌ زن در دوران عقد از همسر خود تمکین کرده باشد ، به او نفقه تعلق می‌ گیرد . البته این موضوع استثنا هایی نیز دارد . به عنوان مثال : اگر زن از حق حبس خود در دوران عقد استفاده کند ( به این معنا که تا مرد مهریه او را تمام و کمال نپرداخته است ، از ایفا وظایف زوجیت در مقابل مرد خودداری کند ) در چنین صورتی نیز به زن نفقه تعلق خواهد گرفت . و مواردی از این قبیل .

وکیل خانواده به چه کسی میگویند؟

وکیل خانواده به وکیل هایی میگویند که به طور تخصصی ومهارتی و حرفه ای؛ طبق معمول در دعاوی خانوادگی مانند طلاق، مهریه، نفقه ، و حضانت ؛وکالت میکنند. از مهم‌ترین وظایف وکیل خانوادگی این هست که برای اجرای عدل و دفاع از حقوق موکل خود ؛ آخرین  سعی خود را به کار بگیرید و با صداقت و درستی  و رعایت اصول اخلاقی کلیه اقدامات لازم به منظور پیروزی در پرونده را انجام دهید.

وظایف وکیل خانواده چیست ؟

درطرح تخصصی و حرفه ای ؛اولین وظیفه وکیل خانواده این میباشد که به شیوه ی ماهرانه از موکل خود در دعاوی خانوادگی دفاع کند؛ به طور مثال اگر زنی خواهان دریافت نفقه و مهریه و در آخر طلاق گرفتن ازهمسرش باشد و در ضمن میخواهد همزمان حضانت فرزندش را هم‌داشته باشد؛ وکیل خانواده باید در تمامی ابعاد این پرونده از موکلش دفاع کند و نهایت سعی خود را برای کسب نتایج مطلوب به کار بگیرد .

پی جویی و دنبال کردن پرونده به صورت دلخواه و ارایه آخرین اطلاعات و جزییات مربوط به جریان کار پیشینه در دعاوی خانوادگی از دیگر وظایف مهم وکیل خانواده میباشد . وکیل خانواده باید بعد از بر عهده گرفتن پرونده؛ در مدت زمان منطقی به سوالات موکلش در زمینه پرونده جواب دهد و روال کارش و رای دادگاه را برای موکل توضیح دهد.

در رفتار اخلاقی نیز وکیل خانواده ؛ در حدود تصمیمات وکیل دادگستری کشور ؛ موظف به حفظ و نگه داری  اسرار مربوط به موکل خود بوده و باید از توطئه با طرف مقابل پرونده امتناع کند . قابل اعتماد و صادق بودن وکیل و‌داشتن رفتار صحیح و درست در مقابل موکل از دیگر وظایف و تعهدات وکیل خانواده  میباشد .

 ولی مهم‌ترین مطلبی که در رابطه با وکیل های خانواده وجود دارد این هست که؛ با دقت به خصوصیات و ویژگی دعاوی خانوادگی و ارزش حفظ و دوام کانون خانواده به خصوص در دعاوی ارتباط با طلاق؛ وکیل خانواده باید تمام توان و نیروی خود را در جهت ایجاد صلح بین اصحاب دعوا به کار بسته و از شدت گرفتن  اختلاف میان خواهان و خوانده؛ دوری کندو صرفا فقط  منافع مالی ومادی خود از پرونده های خانوادگی را مدنظر قرار ندهد .

از مهم‌ترین وظایف وکیل خانواده به موارد زیر اشاره کردیم :

* امکان‌ دارد هر کدام از طرفین دعوی به هر علت تمایل به حضور در دادگاه را نداشته باشند ؛ در این صورت با وجود وکیل خانواده دیگر نیازی به حضورتان در دادگاه نمیباشد ؛ بهترین وکیل خانواده به عنوان نماینده خواهان و یا خوانده در محاکم دادرسی حضور پیدا کرده و بررسی های لازم را انجام می‌دهد .

* از دیگر وظایف وکیل خانواده ؛ پس از اخذ وکالت؛ جهت خرید و فروش اموال اعم‌از منقول و یا غیر منقول؛ حضور در جلسات شرکت برای مزایده و یا حتی سرمایه گذاری به عنوان نماینده فرد اصالت دار.

* یکی دیگر از وظایف آشکار وکیل خانواده ارایه مشاوره حقوقی خانواده به هر کدام از اشخاص خانواده میباشد؛ و همچنین بر عهده گرفتن وکالت هر کدام از ان ها در صورت بروز هر گونه مشکلی در مسایل دعاوی کیفری و خانوادگی و غیره میباشد.

تهران پایتخت ایران و جز بزرگ‌ترین و شلوغ ترین شهر کشور است پس قطعا مشکل های حقوقی در این شهر نسبت به دیگر شهر ها بیشتر است. به همین علت پیدا کردن انتخاب وکیل در بخش های مختلف حقوقی در این شهر نسبت به دیگر شهر ها مشکل تر است. از انجایی که پرونده های خانواده جز بیشترین پرونده های موجود در دادگاه های تهران است ؛ انتخاب وکیل خانواده در تهران یک موضوع مهم به حساب میاید و برای پیدا کردن وکیل خانواده خوب و حرفه ای باید تمام حواس خود را جمع کنید تا در دام‌وکیل های قلابی و‌ منفعت پذیر نیفتید. به علت اینکه پیدا کردن وکیل در تهران سخت و دشوار است و رفت وامد به دفترهای وکلا نیاز به صرف زمان زیادی هست ؛ بهتر میباشد برای جست وجوی وکیل خانواده به سامانه های اینترنتی که خدمات حقوقی به موکلان ارایه می‌دهند مراجعه کنید  تا کار برایتان آسان شود. و در آخر باید اشاره کرد که استفاده از وکیل در همه پرونده های قضایی واجب و ضروری میباشد . در پرونده های خانوادگی که حل مشکلات از اهمیت بالایی برخوردار میباشد ؛ نقش وکلا به خصوص وکیل خانواده پررنگ تر میشود.

وکیل طلاق خوب در کرج برای موکلش امین و درستکار میباشد . وکیل طلاق خوب در کرج‌نباید به موکلش حرف های نا ممکن و نشدنی بزند و امانت باعث میشود وکیل طلاق ؛ موکل خود را از واقعیت ها آگاه کند. وکیل طلاق باید نتیجه ها و احتمالات امر وکالت را برای موکلش تعیین کند. برای مثال وکیل طلاق خوب در کرج باید بگوید که چه مشکلاتی ممکن میباشد در ضمن دادرسی پیش بیاید ‌و شانس دادرسی را به موکلش اعلام کند.وکیل طلاق ؛ موکل خود را از راه های منحرف باز میدارد و از پیچیده کردن شرایط دادرسی جلوگیری میکند.

چگونه یک وکیل طلاق مجرب در کرج انتخاب کنیم؟

برای پیدا کردن یک وکیل طلاق مجرب در کرج ؛ تحقیق و جستجو کنید، باید از استعداد علمی؛ تجربه؛ شهرت ؛ اخلاق و دیگر ویژگی های وکیل مجرب اطمینان پیدا کنید . خصوصیات و معیار های وکیل را بررسی کنید ، سن و جنسیت ملاک خوبی برای پیدا کردن وکیل خوب و مجرب در کرج نمیباشند و بعضی اوقات یک وکیل تحصیل کرده جوان در کرج مثمر ثمر تر و بهتر از یک وکیل سالخورده است.

نقش وکیل طلاق در کرج چیست؟

حضور یک وکیل مجرب در کرج ؛ علاوه بر از بین بردن اشتباه تسریع روند طلاق را افزایش می‌دهد و کمک زیادی به فرد مطالبه کننده میکند . وکیل طلاق در کرج آماده مشاوره و ارائه خدمات هستند .

شرایط وکیل طلاق مجرب در کرج:

1. رزومه و قیمت پیشنهادی چند وکیل

2. هزینه مشاوره اولیه

3. پیشنهاد متنی از چند وکیل متخصص

4. امتیاز دیگر کاربران به وکلا

وکیل طلاق کرج‌ چه خصوصیاتی دارد :

* باید به تمامی مشکلات روز آگاهی داشته باشد و به کلیه مسائل ؛اشراف کامل داشته باشد .

* یکی از علت هایی که وکیل در کرج باید به کلیه مسائل آگاهی داشته باشد تراکم‌ زیاد و تنوع مشکلات میباشد؛ که هر آن ممکن است پرونده ای با مشکل متفاوت را وکالت کند .

* باید با فن بیان بالا و قوی بتواند با موکلش ارتباط برقرار کند و بتواند از تمام مشکلات حقوقی موکلش آگاه شود .

* باید دارای تجربه کافی و بالایی باشد که بتواند در کلیه مشکلات حقوقی و کیفری و خانوادگی بتواند کمترین چالش را داشته باشد .

* مطالعه و دانش حقوقی قوی یکی دیگر از خصوصیات وکیل در کرج میباشد که بسیار کمک کننده به او میباشد که در مواجه با پرونده های مختلف بهترین عملکرد را دارد.

* باید دارای تعهدات اخلاقی و رفتاری باشد تا بتواند یک عملکرد تخصصی و حرفه ای داشته باشد و از حقوق موکلش دفاع کند .

* اضافه بر اینکه برای مراجعه به وکیل پایه یک دادگستری کشور مهم میباشد  که تجربه کافی داشته باشد یعنی موکلین دنبال یک وکیل با تجربه هستند .

* او باید امانت دار خوبی باشد ؛ هم در قبال وکالت نامه ها و هم در قبال اسرار موکلینش ؛ پس باید یک شخصیت و ویژگی حرفه ای و تخصصی را برای وکیل تصور کنیم .

* او باید از جمله و کلمه هایی که مبالغه میباشد خودداری کند و موکلش را به غلط امیدوار نکند .

* تمام سعی و تلاشش را برای باز ستانی حق موکل بکند .

* همانگونه که گفتیم وکیل در کرج باید ازمعلومات بالایی برخوردار باشد .

لزوم اخذ وکیل طلاق درکرج:

طلاق ‌و جدایی؛ شاید یکی از تلخ ترین اتفاقات زندگی‌هر شخصی باشد که در صورت عدم آشنایی به مراحل آن به مراتب مرارت بار تر میشود . هرچند امر طلاق اتفاق خوبی نمیباشد ؛ ولی با سپردن این امر به وکیل کارساز و‌مجرب میتوان از استرس ها و سختی های آن کم کرد؛ و‌چنانچه زوجین راهی جز جدایی نداشته باشند ؛ زودتر به این نتیجه برسند . ماده( ۱۱۳۸) قانون مدنی نیز به امکان اخذ وکیل توسط زوجین برای امر طلاق اشاره کرده است ولی زوجین باید دقت کنند که یک وکیل نمیتواند وکالت هر دو آن ها را با هم بگیرد و در صورت نیاز هر کدام باید اقدام به اخذ وکیل جداگانه کنند.

- حق الوکاله وکیل در کرج یا طبق تعرفه مندرج در آیین نامه تعرفه وکالت تعیین و‌پرداخت میشود و یا وکیل و‌موکل میزان مشخص دیگری را تعیین و توافق میکنند.حق الوکاله مورد توافق میتواند در فرم چاپی وکالتنامه نوشته شود و به امضای طرفین برسد. محدودیتی برای معین کردن حق الوکاله وکیل طلاق و چگونگی دریافت آن وجود ندارد و‌مبلغ ثابتی در این خصوص تعیین نشده است.

گرفتن مهریه از کارمند یکی از متداول ترین راه های گرفتن مهریه میباشد که قسمتی از حقوق توقیف و به زن به عنوان مهریه داده میشود .

مهریه؛ مالی میباشد که زوج هنگام‌ عقد به همسرش میسپارد و یا قول به پرداخت آن میکند . مهریه بعد از جاری شدن خطبه عقد به زوجه تعلی میگیرد و جز حقوق مالی میباشد .

ماده (۱۰۸۳) قانون مدنی می‌گوید ؛ به محض جاری شدن عقد زوجه مالک مهریه میشود و میتواند هر نوع تصرفی بر آن اعمال نماید .

بنابر این ؛ پس از جاری شدن خطبه عقد ؛ مهریه طلب زوجه خوانده میشود و میتواند آن را بگیرد. مبلغ مهریه عندالمطالبه میباشد و زوجه هر زمان که بخواهد میتواند آن را بگیرد ؛ اولویت پرداخت مهریه برای دادگاه ؛ پرداخت به صورت یکجا و کامل میباشد . ولی بعضی از افراد شرایط مالی خوبی ندارند و نمیتوانند تمام مبلغ مهریه را پرداخت کنند. چنانچه مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد دادگاه حکم میکند که پرداخت مهریه به صورت اقساط باشد .

در صورتی که مرد کارمند باشد ؛ زن میتواند برای گرفتن مهریه از کارمند؛ خود اقدام به کسر از حقوق  او کند ، ماده (۹۶) قانون مدنی اشاره به کسر از حقوق این موارد را دارد .

ماده (۹۶) اجرای احکام اظهار میداند:

از حقوق و مزایای و سود کارکنان سازمان ها و موسسات دولتی و یا وابسته به دولت ، شرکت های دولتی، شهرداری، بانک ها ، بنگاه های خصوصی و مانند آن ؛ چنانچه که دارای فرزند باشند ربع و الا ثلث توقیف میشود .

تبصره ماده (۹۶): توقیف و کسر یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه اشخاص موضوع این ماده ها حائز اهمیت میباشد ؛ مشروط به اینکه؛ این مربوط به فرد بازنشسته یا وظیفه به گیر باشد .

بر اساس ماده (۹۶ ) :فقط حقوق و امتیازها کارمندان دولت قابل محبوس میباشد و دیگر دریافتی های آن ها مانند اضافه کاری و عائله مندی و ماموریت قابل توقیف نمیباشد ،که نظریه قوه قضاییه مهر تاییدی بر این است که اشاره میکند ؛ کسر یک سوم یا یک چهارم از حقوق کارمندان از اصل و حقوق کارمندان میباشد نه از باقی آن .

همچنین در صورتی که از نظریه دیگری برمیاید کسر یک چهارم و یا یک سوم حقوق موضوع ماده (۹۶ )قانون اجرای احکام مدنی ؛ مشمول موارد فوق العاده ی شغل نیز میشود . ولی مشمول دریافت های کارمند که از طریق کار و فعالیت مازاد در تکلیف و وظیفه ی قانونی به دست میاید مثل : اضافه کاری- حق التدریس- حق التالیف را شامل نمیشود .

میزان کسری حقوق مرد بابت مهریه چگونه است؟

* چنانچه همسر دوم و بچه نداشته باشد ؛ یک سوم حقوق وی بابت مهریه و به صورت ماهانه ؛ تا هنگام پرداخت کامل از حساب وی کسر میشود .

* اما چنانچه که زوج دارای همسر دوم و بچه باشد این میزان تا یک چهارم کاهش پیدا میکند ؛ دلیل این امر هم این میباشد که مرد دارای زن و بچه هزینه های زیادی برای زندگی پرداخت میکند ؛ دادگاه برای جلوگیری از اختلال زندگی او ؛ مبلغ ماهیانه را کم و مدت پرداخت آن را زیاد میکند .

«توقیف حقوق و مزایا شخص نظامی»

توقیف حقوق شخص نظامی بابت مهریه ؛ به خصوص در زمان جنگ ممکن نمیباشد ؛ دلیل این امر هم حمایت از اشخاصی میباشد که جانشان را برای کشور به خطر میاندازند.

رسیدگی به جرایم مربو‌ط به اشخاص نظامی وظیفه ی دادگاه های نظامی میباشد ؛ افراد زیر تحت پوشش این دادگاه ها هستند .

1. کارکنان ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان های مرتبط 

2. کارکنان سپاه پاسداران انقلاب و سازمان های مرتبط به بسیج

3. کارکنان وزارت دفاع و حمایت نیروهای مسلح و سازمان های مرتبط 

4. کارکنان وظیفه از ؛ تاریخ شروع خدمت تا پایان آن

5. محصلان

«نحوه توقیف حقوق کارمندان»

مدیر اجرای توقیف حقوق حکم را به اداره و یا سازمانی که مرد در آن مشغول میباشد ابلاغ میکند ؛ رییس و مدیر آن سازمان موظف میباشند میزان ذکر شده را به طور ماهانه از حقوق او‌کسر کنند و آن را برای مسئولین اجرا ارسال کنند ؛ سپس مدیر اجرا این مبلغ را به زن پرداخت میکند.

«حقوق وظیفه از کارافتادگی»:حقوق این اشخاص بابت مهریه تا یک چهارم ممکن میباشد ؛شرط توقیف حقوق کارافتادگی این اسم که به بدهی مربوط به فرد وظیفه بگیر باشد .

حقوق وظیفه از کار افتادگی ‌؛  مستمری ثابتی است که به کارمندان از کار افتاده و یا دارای نقص عضو پرداخت میشود .

زوج میتواند با دلایل مختلفی همسرش را طلاق دهد ؛ بعضی از دلایل طلاق عبارتند از:

* عدم تمکین زن

* سو رفتار زن در حدی که ادامه زندگی مشترک برای مرد غیرقابل تحمل باشد

* مبتلا به بیماری صعب العلاج به صورتی که دوام زناشویی ممکن نباشد

* جنون زن در مواردی که فسخ نکاح امکان پذیر نباشد

* تبعید زن به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر

* محکومیت قطعی زن در اثر ارتکاب جرم که مغایر با حیثیت خانوادگی زوج باشد

* نازا بودن زن

دلایل طلاق مردان میتواند یکی از موارد بالا باشد یا هر دلیل دیگری که در دادگاه خانواده موجه باشد و توسط قاضی پذیرفته شود .

عدم تمکین زوجه یکی از دلایل طلاق مردان میباشد ؛ طبق قانون به محض عقد نکاح ؛ زوجه ملزم به تمیکن شوهرش است و در صورتی که از این وظیفه خود امتناع کند؛ قانون برای زوج حقوقی قائل شده است.

تمکین از طرف زن یعنی چه؟

تمکین زوجه ؛ یعنی انجام وظایفی که بعد از ازدواج ؛ زوجه در مقابل شوهرش دارد ؛ به دو دسته ی تمکین خاص و تمکین عام‌ تقسیم‌میشود.

تمکین خاص ؛ همان رابطه‌ی جنسی و زناشویی میباشد و تمکین عام طبق قانون ؛ مثل حق سکونت زن در  منزلی که مرد فراهم کرده و پذیرفتن ریاست مرد در خانواده و ..... میباشد .

در صورتی که زوجه  از شوهرش تمکین خاص و عام نکند ؛ زوج‌ اول میتواند به دادگاه خانواده مراجعه کند و با اثبات عدم تمکین زن؛ حکم الزام به تمکین او‌را بگیرد و اگر این حکم از  طرف زوجه اجرا نشد و زوجه از تمکین خودداری کرد ؛ زوج‌ میتواند از دادگاه خانواده درخواست ازدواج دوباره کند؛ یا درخواست طلاق به علت عدم تمکین زن  را بازگو کند . طبق آن چیزی که گفته شد ؛ چون عدم  تمکین زن باعث عسر و حرج زوج‌میشود ؛ میتواند یکی از مهم ترین دلایل طلاق مردان باشد.

عدم تمکین زن در دوران عقد میتواند از دلایل طلاق مرد باشد ؟

سوالی که در مورد عدم تمکین زوجه هست ؛ این میباشد که آیا در دوران عقد زوجه ملزم به تمکین شوهرش میباشد ؟ اگر زوجه در دوران عقد از همسرش تمکین نکند ؛ عدم تمکین زوجه میتواند از دلایل طلاق مردان  باشد؟

باید بگوییم نه ؛ عدم تمکین زن در دوران عقد از دلایل طلاق مردان به حساب نمیاید ؛ زیرا طبق قانون در دوران عقد ؛ در صورتی که زوجه باکره باشد و تکمین خاص و عام از شوهرش نکرده باشد ؛ میتواند از حق حبس مهریه استفاده کند و تمکین از شوهرش را موکول به پرداخت تمام مهریه ی خود از طرف همسر کند؛ چنانچه زوجه ازحق حبس خود استفاده میکند ؛ میتواند از همسرش تمکین نکند و این عدم تمکین به علت استفاده از حق حبس؛ نسوز زوجه به حساب نمیاید و نمیتواند از دلایل طلاق مردان باشد ؛ یعنی زوج نمیتواند به علت عدم تمکین ؛ همسرش را طلاق دهد ؛ هرچند که مرد حق طلاق دارد و میتواند همسرش را بدون علت هم طلاق دهد و برای طرح دادخواست طلاق نیازی به علت موجه و منطقی ندارد ؛ ولی نکته این است که چنانچه زوج برای طلاق همسرش نیازی به علت موجهی داشته  باشد ؛ به غیر از مهریه ؛ دیگر حقوق مالی به زن تعلق نمیگیرد .

چنانچه زوجه از حق حبس خود استفاده کند ؛ به او نفقه نیز تعلق میگیرد و  زوج ملزم به پرداخت نفقه وی میباشد و‌عدم پرداخت نفقه میتواند برای زوجه حق طلاق ایجاد کند و همچنین زوجه نفقه معوقه خود را نیز مطالبه کند .

هرچند که زوجه در دوران عقد از حبس مهریه خود استفاده کند به همین علت از شوهرش تمکین نمیکند ؛ اما ناشزه به حساب نمیاید و عدم تمکین از دلایل. طلاق مردان محسوب نمیشود ؛ اما مرد میتواند به علت عسر و‌حرج به دلیل عدم تمکین زن از دادگاه خانواده درخواست ازدواج مجدد کند و دادگاه نیز رای به ازدواج مجدد او‌صادر میکند .

نکته : تنها تفاوتی که درطلاق با دلیل یا بدون دلیل به درخواست مرد وجود دارد این میباشد که در بعضی دلایل که زوج به دادگاه خانواده ارایه می‌دهد و بتواند آن دلایل را با مدارک و شواهد کافی ثابت کند ؛ از پرداخت بعضی حقوق مالی زن به غیر از مهریه و استرداد جهیزیه زن؛ معاف میشود .

مهریه یا صداق؛ به تعهد مالی میگویند که زوج در مدت وقوع عقد ازدواج موظف به پرداخت آن میشود .همچنین بعد از رخ دادن عقد ازدواج هر زمان که زوجه مطالبه کند ؛ آن را پرداخت کند. با این وجود در عقد دائم مشخص کردن مهریه جز شروط صحت عقد نمیباشد و‌بدون صداق هم عقد نکاح دائم صحیح میباشد . در عقد منقطع؛ مشخص کردن صداق جز اجزای اصلی عقد موقت بوده است و بدون تعیین آن عقد موقت باطل میباشد. در واقع میتوان ذکر کرد که مهریه یک حق مالی میباشد که ضمانت اجرا دارد . در صورت مطالبه زوجه ‌و جلوگیری مرد از پرداخت آن ؛ زن میتواند توسط وکیل مهریه ‌واز روند مراجعه قانونی به دادگاه آن را دریافت کند. وکیل مهریه این استعداد این را دارد که با توجه به اینکه با قوانین و روش های آن به خوبی آشنا میباشد ؛ و‌نسبت به آن تسلط دارد در تسریع روند دادگاه بسیار موثر است و با سرعت زیادی برای دریافت مهریه زوجه اقدام کند .

برای انتخاب وکیل مهریه چه ویژگی هایی را باید در نظر گرفت ؟

بعد از هرچیز ؛ در مورد سوابق وی و ویژگی‌های وی از جمله توانایی علمی ؛ شهرت ؛ تجربه؛ حسن اخلاق و حق الوکاله و دیگر ویژگی های یک وکیل کاربلد و خوب تجربه کنید و از آن مطمئن شوید تا بتوانید پرونده ای که بعضی وقت ها اینده ی زندگی شما را رقم میزند ؛ به دستان با کفایت  وی

بسپارید. یادتان باشد که هیچگاه تنها به آگهی هایی که یک وکیل مهریه نموده است اکتفا نکنید؛ تبلیغات تلویزیونی؛ اینترنتی و سایر رسانه های گروهی معیار و ملاک مناسبی برای تحقیق نمیباشند.برای این مسئله میتوانید به کانون وکلای دادگستری کشور رجوع کنید و‌در مورد سابقه وکیلی که قصد انتخاب آن را دارید اطلاعات کسب کنید.

سن و‌جنس وکیل مهریه ؛ یعنی زوج یا زوجه بودن وکیل؛ ملاک و معیار مناسبی برای سنجش وکیل نمیباشد . بعضی از وقت ها یک وکیل تحصیل کرده جوان کارایی بسیار زیادی در برابر یک وکیل سالخورده دارد . همان گونه که ذکر شد ؛ زوجه یا زوج‌بودن وکیل نیز خیلی مهم نمیباشد و ملاک شهرت ؛ علم و اخلاق خوب و رفتار مناسب او میباشد . کسی که عنوان وکیل و مشاور حقوقی را کسب میکند ؛ علاوه بر اینکه حداقل دارای مدرک کارشناسی حقوق میباشد ؛ مراحل بسیار سخت و دشوار کانون وکلا را برای دریافت پروانه طی کرده است .

یکی از خصوصیات مهم وکیل پایه یک دادگستری کشور مهریه به این صورت میباشد که ؛باید مهارت زیادی داشته باشد و وکیل خوبه در این زمینه باید از دانش حقوقی بالایی برخوردار باشد . داشتن سابقه ی درخشان و مهارت کافی در زمینه کاری میتواند به شما کمک کند تا وکیل خوب در این زمینه پیدا کنید . وکیل خوب مهریه باید بتواند به آسانی و بدون دردسر و مشکل در سریع ترین زمان ممکن مهریه زن را از مرد بگیرد . دین ممتاز بودن مهریه حتی در زمانی که زوج فوت کند باعث میشود که بر هر طلب دیگری مقدم شود.

چگونه کارمان را به بهترین وکیل مهریه در  شیراز واگذار کنیم؟

بهترین وکلا برایتان کسانی میباشند که تخصص مهریه در شیراز دارند.

دادسان‌ شرایطی را از جمله : ۱) رزومه و قیمت پیشنهادی از وکیل ۲) هزینه مشاوره اولیه۳) پیشنهاد متنی از چند وکیل متخصص کار خود ۴) امتیاز دیگر کاربران به وکلا را در نظر گرفته و کافی میباشد تقاضای خود را ثبت کرده تا موارد بالا را از چند وکیل دریافت کنید.

- هزینه ی گرفتن بهترین وکیل مهریه  در شیراز معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه است.

هزینه ی مشاوره از وکیل متخصص مهریه در شیراز بیست هزار تومان تا دویست هزارتومان میباشد .

مزایای وصول مهریه توسط بهترین وکیل مهریه در شیراز :

- [ ] وکیل در کمترین مدت ممکن میتواند مهریه زوجه را وصول کند .

- [ ] احتیاجی به حضور زوجه در دادگاه نمیباشد .

- [ ] اگر زوج اموالی داشته باشد وکیل به سرعت آن ها را توقیف میکند.

- [ ] وکیل توانایی این را دارد ؛ در صورت عدم پرداخت مهریه ؛ حکم جلب زوج را اخذ کند .

- [ ] نقش غیر قابل انکاری در رد تقاضای اعسار مرد دارد.

تکلیف مهریه در این‌نوع طلاق؛ حتما ذکر  شده و زوج‌ موظف به پرداخت کامل مهریه زن هست ، هیچ چیزی نمیتواند مانع گرفتن مهریه زوجه شود حتی اگر زوجه محکوم به زنا و رابطه نامشروع شود بازهم مستحق دریافت مهریه میباشد. البته که زوج میتواند با اثبات این نکته که توانایی پرداخت یکجای تمام مهریه زوجه  را ندارد؛ درخواست اعسار و یا تقسیط بندی مهریه را از دادگاه داشته باشد .

اگر دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر کند ؛ تا وقتی که تکلیف حقوق مالی زن همچون مهریه مشخص نشود این حکم‌ به ثبت نمیرسد. در ضمن حکم طلاق غیابی صادره، به الزام زوج بر پرداخت تمام حقوق مالی زن مثل نفقه و اجرت المثل اشاره میشود ؛ ضمانت پرداخت مهریه زوجه در طلاق آن میباشد که تا هنگامی که زوج مهریه زوجه را پرداخت نکند ؛ دفترخانه صیغه طلاق را جاری نمیکند و جدایی امکان پذیر نمیباشد الا اینکه زوج و زوجه بر سر مهریه و نفقه و .... به توافق برسند در صورت اثبات اعسار زوج از پرداخت مهریه و قسط بندی مهریه در دفترخانه ازدواج و طلاق اجازه ثبت طلاق را دارد .

- [ ]  مهریه در طلاق غیابی وقتی دادخواست طلاق از طرف مرد باشد:

هنگامی که مرد دادخواست طلاق غیابی به دادگاه تسلیم میکند دادگاه رأی به طلاق می‌دهد اما در رأی صادر شده تمام حق و حقوق زن را در نظر میگیرد. از این جهت دریافت مهریه برای زن پس از طلاق غیابی از طرف مرد امکان پذیر میباشد علاوه بر مهریه در طلاق غیابی سایر حق ‌و حقوق زوجه نیز در آرا در نظر گرفته میشود تا در صورت مطالبه از سوی زن پرداخت شود .

- [ ]  مهریه در طلاق غیابی وقتی دادخواست طلاق از طرف زن باشد :

چنانچه زن خواستار طلاق غیابی باشد و مرد مفقود ؛ شرایط مهریه در طلاق غیابی کمی دشوار میشود . در این مواقع نظر به اینکه مرد مفقود شده امکان مطالبه مستقیم آن وجود ندارد ؛ با این حال زن میتواند با رای دادگاه نسبت به توقیف حساب بانکی و یا دیگر اموال مرد اقدام کرده و حقش را از مهریه بگیرد. توجه داشته باشید که در صورتی که زن از سوی مرد وکالت تام الاختیار برای طلاق داشته باشد ؛ دیگر طلاق صادر شده طلاق غیابی به حساب نمیاید و در زمره طلاق توافقی جا میگیرد و قوانین مربوط به طلاق توافقی بر آن حکم فرما میباشد ؛ در این موارد قاضی در مورد بندهای مندرج در وکالت نامه اقدام به صدور رای میکند.

« انتقاد به مهریه در طلاق غیابی »

امکان دارد فرد مدارکی را  در دست داشته باشد مبنی بر اینکه مهریه را پرداخت کرده است یا اصلا از این شیوه زوجه؛  قبلا به گونه ای بخشیده شده باشد ؛ در این صورت می‌تواند هم اعتراض در تجدیدنظر کند و هم در فرصت بیست روزه واخواهی به رای ناظر به پرداخت مهریه معترض شود و با ارائه دلایل محکمه پسند رای دادگاه را عوض کند.

( شروط اخذ طلاق غیابی):

اگر طلاق غیابی از طرف مرد باشد حکم سخت نبوده و با توجه به حق قانونی او برای طلاق رای صادر میشود ؛ اما‌ زن برای اثبات‌ حق های خود برای طلاق نیاز به ادله و اسناد مختلف دارد ؛ شوهر باید طی مدت چهار سال مفقود شده باشد تا زوجه بتواند درخواست طلاق غیابی بدهد ؛ همچنین اگر شوهر به مدت شش ماه یا بیشتر از ان‌ نفقه پرداخت نکند ؛ زن می‌تواند چنین درخواستی را به دادگاه ارائه دهد  . بندهای مندرج در عقدنامه به عنوان حق طلاق زوجه نیز در این مورد تاثیر گذار میباشند.

مطالبه مهریه در طلاق غیابی در دوران عقد چگونه است؟

در صورتی که زن‌وشوهر در دوران عقد باشند و زن باکره باشد و مرد درخواست طلاق دهد و به دلیل عدم حضور زن در دادگاه ؛ حکم طلاق غیابی صادر شود ؛ در این صورت برای مطالبه ی مهریه در طلاق غیابی فقط نصف مهریه به زوجه تعلق میگیرد و زوج با پرداخت نصف مهریه زن ؛ به صورت یکجا یا قسطی می‌تواند همسرش را طلاق دهد .

توجه: اگر شوهر ؛ غایب مفقودالاثر باشد و زوجه طلاق غیابی بگیرد و پیش از پایان مدت عده ی طلاق غیابی ، زوج برگردد؛ نسبت به طلاق غیابی حق رجوع دارد ، اما بعد از پایان عده اگر مراجعه کند دیگر حق رجوع به زوجه را ندارد و برای زندگی با همسر سابقش باید دوباره با وی ازدواج کند .